هبوط

مرا کسی نساخت٬ خدا ساخت. نه آنچنان که «کسی میخواست»٬ که من کسی نداشتم. کسم خدا بود٬ کس بی کسان.

هبوط

مرا کسی نساخت٬ خدا ساخت. نه آنچنان که «کسی میخواست»٬ که من کسی نداشتم. کسم خدا بود٬ کس بی کسان.

قصه:

....قصه ما به سر رسید.....


السلام علی الراس المرفوع......


السلام علی زینب الصبور..........

نظرات 3 + ارسال نظر
سهبا شنبه 25 آبان 1392 ساعت 09:55 ب.ظ http://ayeneyesheydayi.blogsky.com/

قصه که به سر می رسد , رنج دل , جان را ذره ذره می کاهد ... این را آن دخترک سه ساله گواه است ...
سلام برادر بزرگوارم .

سلام آینه شیدایی:
احوال شما ؟
مزین کردید...:

محسن(128) چهارشنبه 13 آذر 1392 ساعت 10:27 ق.ظ

قصه ما بسر رسید
آب به اصغر نرسید...

r.b چهارشنبه 21 آبان 1393 ساعت 12:06 ق.ظ

خدا کند قصه هیچ کس به «سر»نرسد ...
وگرنه باز هم زینب می ماند یک دنیا بی کسی....

هیچ چیزی برای گفتن ندارم......

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد