با سلام خدمت همه دوستان در وبلاگ هبوط،
همه ما اینروزا درگیر شبکه هایی نظیر وایبر و تلگرام و ... هستیم و دیگه کم کم
نقش وبلاگ ها کم رنگ خواهد شد.مثل زمانیکه مردم تو اینترنت کتاب میخوندن
و نقش کتاب خوانی کم رنگ شد و امروز نوبت همین شبکه های مقدم تره.
ولی همه میدونیم کتاب خوندن چیز دیگه ایه و نوشتن تو وبلاگ هم بهتر از اون
شبکه هاست.حالا هم امیدوارم ما همه به خونه برگردیم.......
سلام بر شما @};--
وقتتون متعالی
خوشحالم که وبلاگتون رو پیدا کردم
منم مدتی دور شده بودم از این محیط اما مجددا برگشتم :)
وبلاگ شبیه دفتر خاطراته اما در واتس آپ و ... در عین شلوغی تنها هستیم ، چیزی که اونجا بیشتر خریدار داره کپی-پیست هست تا حرف دل !
بنویسید لطفا . . .
سلام:
دقیقا همینطوره ضمن اینکه یه جاهایی آدم گیر میوفته!!!!
با یک بله بخت و رختش سپید شد
فردای عقد آمد و وقت خرید شد
عید غدیر جشن گرفتند و ماه بعد
داماد در "جزایر مجنون" شهید شد.....
اللهم ارزقنا .....توفیق الشّهادة فی سبیلک
آمییییییییییییین
شـما حماسه سرودید و ما به نام شما
فقط تــرانه ســرودیم، نـان درآوردیـــــم
بـــرای ایــنکــه بگوییــم با شما بودیـم
چقـــدر از خـــودمان داستـان درآوردیـم
و آبــــــهای جــهان تا از آسیـــاب افتـاد
قلم به دست شدیم و زبان درآوردیم ...
شاعر : سعید بیابانکی
متشکرم شعر زیباییه
البته ما وظیفه خودمونو انجام دادیم...