هبوط

مرا کسی نساخت٬ خدا ساخت. نه آنچنان که «کسی میخواست»٬ که من کسی نداشتم. کسم خدا بود٬ کس بی کسان.

هبوط

مرا کسی نساخت٬ خدا ساخت. نه آنچنان که «کسی میخواست»٬ که من کسی نداشتم. کسم خدا بود٬ کس بی کسان.

بسم الله

بسم الله النور  

 

از دهان تفنگ  

 

 

اگر پسند واگر ناپسند٬ می گویم 

نگفته بودم و اینک بلند می گویم 

 

نگفته بودم و جنگ است بعد از این سخنم  

و از دهان تفنگ است بعد از این سخنم 

 

نگفته بودم و خشکیده سالی آمده بود 

وابر٬ ابر نبود٬ آسمان کپک زده بود 

 

نگفته بودم و دیدم درخت بود و دعا 

درشت خویی ایام سخت بود و دعا 

 

نگفته بودم و دیدم که در دعای درخت 

زبان سرخ درخت اند میوه های درخت 

 

دعا قبول شد٬ آری٬ صدای باران بود 

وقطره ها که ملخ می شدند وقت فرود ... 

 

نگفته بودم و دیدم که نان دهان را بست

غرور پرواز٬ درهای آسمان رابست 

 

نگفته بودم وسیمرغ ها شغاد شدند 

برادران سر تقسیم  حق زیاد شدند 

 

نگفته بودم و جنگ است آنچه می گویم 

و از دهان تفنگ است آنچه می گویم : 

 

ملخ چکید اگر از آسمان٬ شما کردید 

فرو نشست اگر آتشفشان٬ شما کردید 

 

درخت و مزرعه را نیمه جان شما کردید 

و دنده های مرا نردبان شما کردید 

 

فرشته بودید٬ آنگونه ای که شیطان بود 

ومرد٬ خاصه در آن جا که خوردن آسان بود 

 

برادری به زبان بود٬ ما ندانستیم 

فقط به خاطر نان بود ما ندانستیم 

  

گمانتان مرود آسمان تهی مانده است 

وصبح دهکده مان از اذان تهی مانده است 

 

گمانتان مرود باد بسته خواهد ماند 

دهان به لقمه افراد بسته خواهد ماند 

 

هنوز بر لب شمشیرها تبسم هست 

هنوز حوصله آخرین تهاجم هست 

 

هنوز بارقه ای از غرور من باقی است 

هنوز بارقه ای از غرور مردم هست 

 

هنوز اگرچه زمستان٬ هنوز دلگرمم 

که در تنور من و آفتاب٬ هیزم هست 

 

شکوه قریه نخواهد شکست٬ می دانم 

که نان گندم اگر نیست٬ بذر گندم هست 

 

شکستم و همه گفتند برنخواهد خواست 

شکستم و ... نشکستم٬ که خوان هفتم هست 

 

کلاه اگر نه٬ سرم با من است٬ می دانم 

وآسمان٬ پدرم٬ با من است٬ می دانم 

 

 بهشت اگر به شفاعت رسد٬ نخواهم رفت 

به زور گریه و طاعت رسد٬ نخواهم رفت 

 

بدون کشته شدن سرنوشت بیهوده است 

شهید اگر نتوان شد٬ بهشت بیهوده است 

 

*  

سخن خلاصه کنم٬ روشن است ای مردم 

که اختیار زمین از من است٬ ای مردم 

  

و روشن است که مغرور و سخت خواهد ماند 

درخت٬ بعد ملخ هم درخت خواهد ماند 

 

سبب نبودید٬ سوزنده ی سبب مشوید 

نجاشی ار نتوان شد٬ ابولهب مشوید 

 

درخت را بگذارید خود بزرگ شود 

شبان دهکده بی سگ حریف گرگ شود* 

 

 

 

 

 

*محمد کاظم کاظمی

 

نظرات 3 + ارسال نظر
مهدیه چهارشنبه 19 فروردین 1388 ساعت 12:35 ب.ظ

سلام. مبارک باشه. این‌جا دیگه مثل قبلیا سوت و کور نشه الهی. من می گم بهتره روزی یک بار بنویسی این جا تا عادت بشه.

نوید شنبه 7 شهریور 1388 ساعت 01:37 ب.ظ Http://Bl4ck-Hat.blogfa.com

سلام دوست عزیز.این نظر به صورت دسته جمعی برای تعداد بیشماری وبلاگ بروز شده ارسال شده است . در صورتی که دوست داری با این برنامه در هزاران وبلاگ بروز شده نظر خودت رو به ثبت برسونی به وبلاگ من سر بزن

dada چهارشنبه 28 بهمن 1388 ساعت 08:11 ب.ظ http://imc24.mihanblog.com/

سلام خسته نباشید
اگر به فکر ایجاد منبع درآمدی مطمئن از وبلاگ خود زیر نظر پست جمهوری اسلامی ایران هستید لطفا به وبلاگ ما تشریف بیاید و روش همکاری با ما را مطالعه کنید .
همکاری در فروش و پرداخت پورسانت هر هفته
با همکاری پست جمهوری اسلامی ایران

دادا جان، (نمیدونم همدانی هستی یا قزوینی!)

از اینکه اومدی سراغم ممنونم،ما رو با کاسبی کاری نیست.

چاکرتیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد