هبوط

مرا کسی نساخت٬ خدا ساخت. نه آنچنان که «کسی میخواست»٬ که من کسی نداشتم. کسم خدا بود٬ کس بی کسان.

هبوط

مرا کسی نساخت٬ خدا ساخت. نه آنچنان که «کسی میخواست»٬ که من کسی نداشتم. کسم خدا بود٬ کس بی کسان.

قلعه

جنگها هرچه طولانی باشند بالاخره تمام می شوند،مردم به شهرهایشان بر می گردند،خانه هایشان رامی سازند ،بالاخره هم از یاد می برند که روزی روزگاری جنگی بوده ،اما چیزهایی هست که هیچ وقت ساخته نمی شود ،جای خالیش را نمی شود پر کرد جای خالی خیلی آدمها ،آدمهایی که یک سر و گردن از ما بالاتر بودندومثل یک قلعه جلو ایستادند تا دیگران پشتشان پناه بگیرند جای خالی آنها با هیچ چیز جز خودشان پر نمی شود ،بهرام مهین خاکی هم یکی از آنها بود ....امروز سالگرد شهادتش است انشااله روح بزرگش همیشه آرام وشاد باشد....    

نظرات 2 + ارسال نظر
فطرس جمعه 25 اردیبهشت 1388 ساعت 11:26 ق.ظ http://fotros61.blogsky.com

بسم رب الحسین

اگر مقصد پرواز است قفس ویران به . . . پرستویی که مقصد را درکوچ می یابد٬ از ویرانی خانه اش نمی هراسد.

یاعلی

آشیانه کوچک ما را نیز بارها ویران کردند، اما ما در آن نبودیم ما بدون پرواز زنده نیستیم.آشیانه ما فقط یک نشانه بوده وبس، تلاش میکنیم همیشه در پرواز باشیم، کوتاه یا بلندش زیاد مهم نیست.......محمد.

شهرام دوشنبه 28 اردیبهشت 1388 ساعت 09:21 ب.ظ


بسم الله الرحمن الرحیم
بار دیگر لاله ها از خاک روئیدن گرفت
غنچه، پیراهن شکاف انداخت، خندیدن گرفت
نغمه داوود یر دادند مرغان چمن
عطر گل در کوچه های شهرپیچیدن گرفت
مژده صبح ظفر پیچیده در گوش زمان
مرده باد آنکس که این هنگام، خوابیدن گرفت
در میان دشت سبز و سرخ پوش لاله ها
خون یحیی بار دیگر باز جوشیدن گرفت
نوجوانی خنده بر لب سوی حق معراج کرد
موج شد بر پهنه دریا، خروشیدن گرفت
مادری نعش جوان بی سرش در بر فشرد
پاره های پیکرش از شوق بوسیدن گرفت
شعر از شهید هنرمند دکتر علیرضا فیروزی
راه و یاد شهید بزرگوار بهرام مهین خاکی زنده باد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد