هبوط

مرا کسی نساخت٬ خدا ساخت. نه آنچنان که «کسی میخواست»٬ که من کسی نداشتم. کسم خدا بود٬ کس بی کسان.

هبوط

مرا کسی نساخت٬ خدا ساخت. نه آنچنان که «کسی میخواست»٬ که من کسی نداشتم. کسم خدا بود٬ کس بی کسان.

بسیجی سلام.

بسیجی، سلام: 

تو که شجره طیبه ای و پای درختی نشسته ای که هزاران اصله از آن را مولای ما در مدینه وکوفه کاشته تا در لابلای آنها، به چاه پناه ببرد و از بی وفایی مردم و شوق وصل به معبود، با چاه درددل کند و هنوز آوای زیبای مولایمان به گوش اهل دل میرسد،بسیجی:تنها تو بودی که با پایداری در راه مولایمان علی(ع) شادی و نشاط را پس از قرنها برای مسلمانان به ارمغان آوردی و خودت نیز چه زیبا می خندی! برادرم من صورت زیبای تورا به تمام زیبارویان عالم نمی دهم،من لباس خاکی تو را به همه خلعتهای زورمداران و زرمداران،نمی دهم،من اسلحه سبک و کوچک تو را به هر چه موشک و سلاحهای مدرن،نمی دهم، من خاک پای تو را حتی به عطر جانفزای بهشت هم نمی دهم،که نرمی بال فرشتگان آسمانی و زیبایی آنها، همه در تو تجلی پیدا کرده بود،برادرم: نشانی مدرسه عشق و شجره طیبه، امروز کجاست؟! شک دارم زیبائی هایی را که تو خلق کردی،به باد فراموشی و یغما نبرده باشند،شک دارم راه کسانی که برای پیدا شدن ما،پیکرهایشان گم شد، امروز پیدا باشد! شک دارم که ترسوهای دیروز،امروز داعیه دار رشادتهای تو نباشند......! ولی شک ندارم که صبح نزدیک و وعده خداوندی حق است و راه تو و برادرانت تا ابد، تیره و تار و ناپیدا نخواهد ماند،حتی اگر به نام تو با ما نامهربانی کنند ..........   زنده باد بسیجی سنگرهای عشق.محمد. 

نظرات 6 + ارسال نظر
Zohreh سه‌شنبه 16 تیر 1388 ساعت 10:05 ب.ظ

Salam Weblog khobi dari Be Site man ham sari bezan
http://www.bestpatogh.com
va mano link kon ba onvan clip mobile

غم چهارشنبه 17 تیر 1388 ساعت 12:24 ب.ظ

سلام چرا انقدر دیر بقیه کرد باد را میزاری

علیک السلام: دوست من که این مطالب رو میذاره خودشم کار داره، زندگی داره،امتحان داره،......در ضمن هر صفحه باید خوانده بشه.من فکر کردم هر دو روز یکبار یک صفحه رو بذاریم خوبه،حالا هر چی همه بگن ،ما اونو گوش میکنیم،بچه های خوبی هستیم.

هم سنگر پنج‌شنبه 18 تیر 1388 ساعت 12:49 ق.ظ

عجیب است عکس شهدا را میبینیم ولی عکس شهدا عمل میکنیم خیلی جالبه که خیلی ها دارن توی خیابونا ، پشت میز و .. روی خون شهدا قدم میزنن و عکسشونو بالای سرشون میزارن ، و انگار نه انگار که اونا هنوز زنده هستن و دارن ما رو میبینن باید جواب خونشونو بدیم که چکار کردیم!!!!

هم سنگر عزیزم: همین دل ما رو خون کرده!

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 18 تیر 1388 ساعت 10:02 ق.ظ

اقا شما که تو مزرعه کشاورزی دربونین زهرا هستنید راستی نمی دانستم به داهات رجعیت کردی باید بیا کرج دست رسی به انترنت داشته باشی حاجی دوست دارم

یک دوست جمعه 19 تیر 1388 ساعت 11:20 ب.ظ

سلام
میدونی چرا اونها رو آدم اینقدر دوست داره و هنوز هم وقتی عکسهاشونون رو میبینیم یک عرق و علاقه ی وافر به اونها داریم؟؟
به خاطر اینه که اونها اخلاص داشتند٬ نه منتظر پاداش بودند نه منتظر تائید دیگران کارشون رو فقط به خاطر خدا انجام میدادند٬ برای همینه که حقیقت آنها ماندگار ...
قیافه هاشون یاد آور عشق و محبت واحساسه....

محسن چهارشنبه 7 مرداد 1388 ساعت 03:08 ب.ظ

ممد عزیز سلام
نمیدونی چه حالی شدم وقتی این عکس رو دیدم
دوباره بسیج و بسیجی برام معنا پیدا کرد ایثار و فدا کاری شکل گرفت شکوه از یاد رفته بسیجی تجلی پیدا کرد
ای وای ای وای کجا بودندآنان و من اکنون کجا ؟
شرمنده ام از روی تو برادر رویم سیاه باد
من از اسم تو از رسم تو از تاریخ تو از مرام تو نامی به عاریت دارم و بس
کاش رسم ترا نیز میشناختم و امروز نامم هم سنگ نام دیروز تو بود
حلالم کن و گرنه در فردای برزخ و قیامت ملیاردها سال باید در شرمساری بمانم
حلالم کن که کرامت نیز از آن تو بود

من خودم هم از این یادها و نامها خجالت میکشم،بویژه اینکه این روزها بیشتر از پیش مظلومیت آنان به چشم می خورد ! محسن جان: خدا رو شکر کن که آن روزها با این زیبارویان زیبا صفت،آشنایی داشتی و با آنها زندگی کردی..... حالا روباه صفتان فرصت طلب، که از غرش شیران روز و زاهدان شب،می ترسیدند، داعیه دار شجاعت آنان هستند... محسن جان دست رو دلم نذار که از دست مرتجعین منجمدالمغز! خون خونه...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد