-
شهید منو چهر مدق
چهارشنبه 3 شهریور 1389 00:03
رفت کنار پنجره ٬عکس منوچهر را روی حجله دید.تنها عکسی بود که با لباس فرم انداخته بود. زمان جنگ چه قدر منتظر چنین روزی بود٬اما حالا نه .گفت :(یادت باشد تنها رفتی . ویزا آماده شده . امروز باید با هم می رفتیم....) گریه امانش نداد . دلش می خواست بدود جایی که انتها ندارد و منوچهر را صدا بزند .این چند روزه اسم منوچهر عقده...
-
اجابت دعا
پنجشنبه 28 مرداد 1389 02:24
و از گنجینه های رحمت او چیزهایی را درخواست کن که جز او کسی نمی تواند عطا کند٬مانند عمر بیشتر٬تندرستی بدن٬ و گشایش در روزی .سپس ٬خداوند کلید های گنجینه های خود را در دست تو قرار داده که به تو اجازه دعا کردن داد٬پس هر گاه اراده کردی می توانی با دعا ٬درهای نعمت خدا را بگشایی ٬تا باران رحمت الهی بر تو ببارد. هرگز از تاخیر...
-
نیایش
جمعه 22 مرداد 1389 22:38
معبودا ! مرا به بزرگی چیزهایی که داده ای آگاه و راضی کن تا کوچکی چیزهایی که ندارم آرامشم را به هم نریزد.
-
یأس
یکشنبه 17 مرداد 1389 01:47
یاس از جنود شیطان است ومومن هرگزدل به یاس نمی بازد.طغیان آب رودخانه ابتلایی است که ایمان من و تو در کشاکش مبارزه آزموده شود٬ اگر نه همه ذرات جهان ٬از پای تا سر٬مسخر اولیای خدا هستند. انگیزه های مادی در وجود انسان ذخایری محدود دارند و تنها ایمان است که راه به خزائن نا محدود غیب دارد.انسان متقی هرگز به بن بست نمی...
-
شهید محمد عبادیان
یکشنبه 20 تیر 1389 23:00
چه قدر شکسته شده بودی محمد.این را وقتی سرت را از روی فرمان ماشین بلند کردی ٬فهمیدم.از آن همه چینی که به پیشانیت افتاده بود٬از آن همه تارهای سفیدی که بین ریش ها یت دویده بود.آمده بودم دعوایت کنم .بگویم تو چه مردی هستی که زن و بچه ات را شش ماه به امان خدا ول می کنی و می روی ؟بعد هم که دیدم خوابت برده ٬ می خواستم بگویم...
-
مبعث
جمعه 18 تیر 1389 00:53
بعثت محمد(ص) از الطاف بی پایان خداوندی بود که جلوه های شکوه مندش تا کرانه های نا پیدای زمان امتداد یافته است.در آن روز آسمانی٬پس از قرن ها خشکسالی معنویت مزرعه ی حیات٬ابر های سایه گستر رحمت الهی بر کویر اندیشه ها سایه انداخت و باران عشق!مهر ورزیدن و مهربان زیستن بر کویر تفتیده ی دل ها بارید.بار دیگر باغ رسالت به بار...
-
شهید ناصر کاظمی
پنجشنبه 3 تیر 1389 01:39
آ ن جا فقط یک تابوت بودکه روی دست ها می چرخید.روی تابوت پرچم ایران کشیده بودند .هیچ چیز دیده نمی شد. منیژه بین جمعیت گم شده بود. به هوش که می آمد٬تابوت شناور را که گاهی کج می شد ٬گاهی عقب می رفت٬گاهی جلو ٬میدیدو دوباره بی حال می شد.نمی توانست همه چیز را باهم باور کند٬این ناصر بودکه روی دست ها می چرخید٬تمام دل گرمی...
-
حقیقت ودروغ
دوشنبه 31 خرداد 1389 22:31
یه روز دروغ به حقیقت گفت:میای بریم دریا شنا کنیم٬وقتی رسیدند کنار دریا ٬تا حقیقت لباسشو در آورد ٬دروغ لباسشو دزدید وفرار کرد. از اون موقع حقیقت عریان و زشت شد ودروغ در لباس حقیقت زیبا شد !!!!
-
فرزندان
جمعه 28 خرداد 1389 15:40
فرزندان شما فرزندان شما نیستند. آن ها پسران و دختران خواهشی هستند که زندگی به خویش دارد. آنها به واسطه شما می آیند٬اما نه از شما ٬و با آن که با شما هستند٬از شما نیستند. شما می توانید مهر خود را به آنها بدهید٬اما نه اندیشه های خود را ٬ زیرا که آن ها اندیشه های خود را دارند. شما می توانید تن آنها را در خانه نگه دارید...
-
شهیدحسن آبشناسان
شنبه 15 خرداد 1389 16:16
یک گردنبندطلای ظریف گذاشت روی دفترم . اول اسمم را رویش کنده بودند٬Gبرش گرداندم .اول اسم خودش بود،H. آن گردنبند را خیلی دوست داشتم .سال ها بعدوقتی شیرازبودیم،حسابی بی پول شده بودیم .ماه رمضان بود و خواهرش مهمان ما .افطار حتی نان خالی هم نداشتیم. حسن ناراحت بود،خیلی .گردنبندم را باز کردم و گفتم (ببر بفروش)گفت نه. تو...
-
ام ابیها(س)
پنجشنبه 23 اردیبهشت 1389 23:10
علی به بچه ها گفت: مواظب باشید صدای گریه اتان بلند نشود . خودش اما بیش تر از همه بی تابی می کرد. اسماء آب ریخت ٬او فاطمه اش را غسل داد . ام کلثوم ! زینب ! سکینه ! فضه ! حسن ! حسین ! بیایید با مادرتان خدا حافظی کنید که دیدار بعدی توی بهشت است. بچه ها سرشان را گذاشتند روی سینه ی مادر شروع کردند به گریه.در همین لحظه...
-
ازدواج
دوشنبه 13 اردیبهشت 1389 19:32
از نظر جامعه شناسی خانواده کوچک ترین واحد اجتماع است ویکی از نهاد های اجتماعی است که مسئو لیت هایی دارد واز بهم پیوستن این نهاد کوچک جامعه تشکیل می شود. برای اینکه به اهمیت وارزش این نهاد اجتماعی پی ببریم لازم است که بهتر و دقیق تر به ابعاد مختلف آن نظر بیاندازیم که این اصل و نهاد چقدر در تمام ابعاد زندگی ما اهمیت...
-
نوروز
جمعه 28 اسفند 1388 19:55
باز هفت سین سرور ماهی وتنگ بلور باز هم شادی عید آرزوهای سپید باز لیلای بهار باز مجنونی بید باز هم رنگین کمان باز باران بهار باز گل مست غرور باز بلبل نغمه خوان باز رقص دود و عود باز اسفند و گلاب باز آن سودای ناب کورباد چشم حسود باز نوروز سعید باز هم سال جدید باز تکرار دعا یا مقلب القلوب یا مدبر النهار حال ما گردان تو...
-
کتاب قانون!
دوشنبه 10 اسفند 1388 20:59
سلام به خوانندگان عزیز، امروز توفیق داشتم فیلم کتاب قانون رو ببینم،از اول تا آخر... ضمن اینکه از این داستان واقعی،همواره خجالت میکشم.... منو یاد روزهایی که در آلمان بودم انداخت... راستی چرا ما مسلمونایی که بیشتر از همه به رعایت قانون،سفارش شدیم، اینجوری میکنیم؟؟؟؟؟ یادم میاد سال ۶۹ که دانشگاه میرفتم،دکتر خلیجی،از قول...
-
تاثیرنماز بر روان
چهارشنبه 5 اسفند 1388 21:40
تاثیر نماز بر روح انسان نماز یک روش زندگی و سیره فراگیری است که اخلاق، ارزش ها و فضایل رفتاری را دربرمی گیرد. از این طریق است که فرد مؤمن به نماز با برون ریزی هیجانی خود و با تخلیه از همه ناپاکی ها و افکار منفی گام به سوی پالایش روانی خود برمی دارد. پالایش روانی یک نتیجه مشخص دارد و آن سلامت روحی و روانی فرد است. می...
-
همینجوری...
شنبه 1 اسفند 1388 18:12
دلم گرفته،چند تا شعر برای دلم مینویسم،شعرهای زیبایی هستند شعرای آنها را هم نمیشناسم... شاید خوشتان بیاد ! از بس که غم تو قصه در گوشم کرد غمهای زمانه را فراموشم کرد یک سینه سخن به درگهت آوردم چشمان سخنگوی تو خاموشم کرد.... مرا آن دل که بر دریا زنم، نیست زپا این بند خونین بر کنم نیست امید آنکه ، جان خسته ام را به نادیده...
-
آقا مهدی۲ !
جمعه 30 بهمن 1388 00:04
این آقا مهدی ما شهید مهدی شرع پسنده که از باوفاترین یاران خمینی کبیر بود... در مورد آقایی آقا مهدی،همین بس که در اوج بزرگی معنوی مردی خاکی و همواره غم مردم داشت،که البته امروز شاید درک این موضوع کمی سخت باشه... یک نمونه،سال۵۹ وقتی جنگ شروع شد،من و حدود ۲۰ نفر از بسیجیان و پاسداران سپاه کرج در تکاب کردستان بودیم(بسیجی...
-
آقا مهدی!
چهارشنبه 28 بهمن 1388 19:15
عملیات والفجر۵ بود و تقریبا روزهای سخت عملیات سپری شده بود،خیلی ها شهید شدند از جمله اصغر امینی و علافی و... عراقی ها پاتک سنگینی کردند که آخرین توانشونو بذارن تا ارتفاعات را از رزمندگان پس بگیرن!من و چند تا از بچه های شناسایی رزمی وارد خط شدیم،ورود ما با شروع پاتک همراه بود،بلافاصله درگیر شدیم با تیپ کماندویی که تا...
-
۲۲بهمن
چهارشنبه 21 بهمن 1388 16:45
فردا میریم که بگیم: ما آمریکایی و اسراییلی و انگلیسی و... نیستیم. ما انقلابمونو دوست داریم ولی سرشار از انتقاد!٬! هم هستیم. ما اگر مخالفت داریم،با آدمای جاه طلب ونان به نرخ روز خوره، نه با انقلاب که ثمره خو ن شهیدان گلگون کفنه. ما با تازه سر سفره نشینان و غارتگران غنایم معنوی ملت،مخالفیم. ما با مزدوران نفوذی آمریکا و...
-
تماشا
دوشنبه 12 بهمن 1388 11:36
به تماشا سوگند وبه آغاز کلام وبه پرواز کبوتر از ذهن واژه ای در قفس است . حرف هایم مثل یک تکه چمن روشن بود . من به آنان گفتم : آفتابی لب درگاه شماست که اگر در بگشایید به رفتار شما می تابد . وبه آنان گفتم : سنگ آرایش کوهستان نیست همچنانی که فلز زیوری نیست به اندام کلنگ . در کف دست زمین گوهر ناپیدایی است که رسولان همه از...
-
گلایه
یکشنبه 20 دی 1388 16:37
یاد روزهای دفاع همواره با من است نه تنها با من بلکه با همه کسانی است که روزی از سر انجام وظیفه ،از آرمانهای این ملت،دفاع کرده اند.در آن روزها هم هر روز باید تشخیص میدادیم که ،کدام حرف و نظر درست است و کدام نا درست! یکی از دعواهای ما با برخی تنگ نظران، در مورد اعزام به جبهه ها بود،مثلا اگر کسی با شلوار لی! به پایگاه...
-
خیمه ها
پنجشنبه 3 دی 1388 21:00
جنگ که به پا شد انگار صدایی رسید به گوش حسین یا ندایی به گوش دلش: پیروزی بر دشمنان یا ملاقات پروردگار؟ انتخاب کن . انتخاب کرد ٬اما نه پیروزی بر دشمنان را ... راه افتاده بود توی بیابان .خارها را می کند .می گفت :فردا بعد از من خیمه ها را آتش می زنند٬بچه ها که بیرون می دوند ٬ این خارها فرو می رود توی پای شان . حسین می...
-
راه
پنجشنبه 3 دی 1388 15:06
یادش به خیر دکتر شریعتی(شهید) ، که گفت : آنان که رفتند،کاری حسینی کردند،و آنان که ماندند،باید کار زینبی کنند،.......وگرنه، یزیدی اند .... یا حسین (ع)
-
نو بت حسین(ع)
سهشنبه 1 دی 1388 19:14
نمیدونم بارگاه خدای پاک،بزرگ بی همتا،یگانه مطلق،نور محض،... نمیدونم ، یا نمی فهمم،تجلی نور الهی ،چقدر زیباست !که پاکترین آدمای تاریخ،حاضر شدن تمام زندگی شونو بدن، تا بلافاصله،در نور الهی ذوب بشن...... آری،برادر،علی ی پاک(ع) و فرزندان زیبایش،شاید تنها کسانی باشن که خدا هم برای ذوب آنها در نور خودش،لحظه شماری...
-
بیا با هم آشتی کنیم!
پنجشنبه 26 آذر 1388 21:15
هر کس هر چه دارد،در بازار عرضه میکند و برای فروش بیشتر تبلیغات میکند،و برای فروش هر چه بیشتر سعی میکند رقبا را از میدان بدر کند! این داستان روزگار ما هم هست و همیشه هم بوده و خواهد بود. در روزگاری زندگی میکنیم که علیرغم وجود ابزار بیشتر برای تمیز حق و باطل،گروههای معارض از ابزار، برای حق جلوه دادن خود استفاده...
-
بسیجی آی بسیجی
سهشنبه 24 آذر 1388 13:56
اینجا که راه میروی آنطرف کانال ماهی است و تو سه راه مرگ را رد کردی و قبول درگاه شدی در کوله بارت قدری نان خشک و شاید کنسروی هم باشد ولی پر از مرام و معرفتی که از مرگ نمی ترسی.خوب که از بالا نگاه میکنی،اگر این پایین بودی و میدیدی که به اسمت،چه تقسیم غنایم !میکنند،حتما غمگین میشدی........
-
آسمان مال آنهاست!
دوشنبه 9 آذر 1388 13:02
استاد روپوش سفید و تمیزی پوشیده بود تا گرد گچ روی لباسش ننشیند. صدایش سخت به ما که ته کلاس نشسته بودیم٬ می رسید: - تمام عضلات بدن از مغز دستور می گیرند٬ اگر ارتباط مغز با اعضای بدن قطع بشود٬ اعضا هیچ حرکتی نخواهند داشت اگر هم داشته باشند٬ کاملا غیرارادی و نامنظم خواهد بود. حرف استاد که به اینجا رسید٬ یکی از دانشجوها...
-
تجلی عشق
چهارشنبه 4 آذر 1388 23:20
وقتی طبل جهاد در راه خدا نواخته میشود، دوران حکومت عشق آغاز میگردد، چرا که جز عشاق کسی حاضر به فداکاری و از جانگذشتگی نیست. دوران جهاد، دوران حکومت عشق است، اما در اینجا که مهبط عقل است معلوم است که حکومت عشق نباید هم که چندان پایدار باشد. نمیشود، مردم که همه عاشق نیستند. از زنها و کودکان و پیرزنها و پیرمردان که...
-
صداهای زیاد !!!!
شنبه 9 آبان 1388 12:19
جمعه گذشته، یعنی اول آبان ماه،عقد علی بود،خیلی تلاش کردیم تا صداهای زیاد مهمونارو اذیت نکنه،تا حدی هم موفق شدیم،شاید چون تو خونه عقد گرفتیم، اختیار دست خودمون بود و مهمونامونو زیاد اذیت نکردیم. عقد مختصر و مفیدی بود. دیروز هم که عروسی مجید بود،توی تالار باز استرس صدای زیاد،داشت اذیتمون میکرد که یه دفعه صدای ساز و دهل!...
-
آفتاب هشتم
پنجشنبه 7 آبان 1388 22:57
تویی که درد روح را ز فیض تن دوا کنی عقده ز کار عالمی به یک کرشمه وا کنی کلیم را عصا دهی مسیح را دعــا کنی چه می شود که یک نظر به قلب سنگ ما کنی مرا به مهر خود ببر که با ولات زیستم به تربتت شتا فتم به غربتت گریستم در آفتاب صحن تو اگر دمی بایستم به سایه بهشت هم نیازمند نیستم مرا تقرب خدا ولای تو سبب شده مدح تو و ثنای تو...